باید پستانکِ بوسه را از دهان همه مردانِ جهان برداشت
و گذاشتشان بیوقفه جیغ بکشند
در خیس بودن مادرزاد
نمیدانم چقدر به عقدههای ادیپیات برخواهد خورد
اگر بگویم ترا بهخاطر میآورم
همچون پیراهنِ آویختهای در جالباسی
که هیچ ربطی به تنم ندارد
که هیچ ربطی به تنت ندارد
تابستان امسال را بدون دردسرهای مراقبت
آبتنی کردم در شهوتهای آبی استخرهای بالغ
که ناخن نمیکشند
به زنانگی ناکامل پریهای دریایی
و فارغاند از بستر مشترک قوهای سپید و قورباغهها
بنام همزیستی مسالمتآمیز