میجنگم برای پیروزی
این آخرین پیراهن من است
چسبیده به استخوانهایم
جامه دانی ندارم
خانهای ندارم
وطنی ندارم
برهنگی شرمآورم را میبخشم
به همه آن چشمانی که
به پوششهای روئین
به نقابها
به زنجیرها
عادت کردهاند
این آخرین جنگ من است
روراستتر از هر پوششی
در عریانی تمام
با پنجههایم به لباسهای آهنین تان
چنگ خواهم زد
تا خنجری را به قلبم فروکنید
همه جنگهای نابرابر
دو برنده دارد
مرگ و آزادی
مرگ،
که پیروز میشود
و آزادی،
که برهنه میمیرد