سرنوشتم را خفه میکنم
تا آدم دیگری باشم
از گودالی به گودالی نقب بزنم
تا جای پای خودم را بازکنم
در زمین
بیایید
تمام جادههای سفالی مال شما
مارش کنید به نام انسانیت
بنام حقوق بشر
بنام حق آزادی زن
که از دهان تان افتاده به دهانها
و چکیده از حق در زن
و از زن در حق
عروسکهای تان را نصب کنید
پشت بلندگوهایی که چادر سر میکنند
و حرف میزنند از آزادی
بهزودی باز یکی از شما
تبدیل به هیولای تازه یی خواهید شد
تا دیگران را ببلعد