غباری می شوی لبخند در لب ها نمی ماند کبوتر در هوای سرد این سرما نمی ماند صدای رود باری را غباری می...
قطره ها
بي تو ز چشم لحظه ی ديدار مي چكم از شاخه های سبز سپيدار مي چكم چون قطره های كهنه ی باران روی بام با...
فالِ ابری باران
تو میآیی به خوابم، میشوی تفسیر اینگونه که فردوس تنت گل میکند تقدیر اینگونه تو میآیی به فالِ...
گریه و خنده برای هیچ
من مانده ام و گریه و خنده برای هیچ با عکسی از مدالِ بَرنده برای هیچ من ماند ه ام و ترک فضا، ترک...
سرد و سپید
بی تو از سفره ی تکرارِ تبسم سیرم تا رسیدن به خودم ساعتی از خود دیرم کودکِ برفم و گیسوم همه سرد و...
نقطه نقطه …تا
با تو جواب هر چه نفس میکشم هواست تو آخرین دعای منی تا خدا خدا ست تو آخرین دعای منی تا که زنده ام...
عاشقی
اولین شعرعشق را باید از لبان تو مثل خنده گرفتعاشقی این گناه مریم را ازقفس های بی پرنده گرفتخنده را...
نام
آویخت از صدای تو نامی که نیستممهتاب نازنینی و شامی که نیستمشاید برای غصه ی من این جهان کم...
هایکو
سنگینی نمیکند بر شانه ی خود لاک پشت ☺........... گره میزند گیسوانش را گرد باد ☺............... در...
برای هیچ
من مانده ام و گریه و خنده برای هیچبا عکسی از مدالِ بَرنده برای هیچمن ماند ه ام و ترک فضا، ترک...
کوچگی
چه اضطرابِ روشنی به چشم ماه کوچهتانز پلکِ عشق میپرد مگر نگاه کوچهتانز پلکِ عاشقانهیی پریده تا...
اندوه
در این دل شکسته کسی جا نمی شودآیینه ها به صورت من وا نمی شودآنسوی صورتیست که خالی شده ز خودقد می...